به گزارش سینماپرس، «مجنون» برای اولین بار در چهلودومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست جایزه بهترین موسیقی متن، بهترین بازیگر مکمل مرد، بهترین بازیگر مکمل زن و بهترین فیلم را از آن خود کند.
به بهانه اکران این اثر سینمایی ایلنا با عباس نادران گفتگویی داشت که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید:
به عنوان تهیهکننده جذابترین ویژگی «مجنون» که نظر شما را برای تهیه این اثر جلب کرد، چه بود؟
قبل از فیلم «مجنون» یک بار برای تولید یک فیلم سینمایی با موضوع زندگی شهید مهدی زینالدین اقدام کردیم اما در همان مرحله ابتدایی چون فیلمنامه نظر من را جلب نکرد و به نظرم نمیتوانست اثر تأثیرگذاری باشد از ساخت آن منصرف شدم و پس از آن وارد مرحله نگارش و تحقیق بیشتر شدیم تا اینکه در سال ۱۴۰۱ به فیلمنامهای رسیدیم که نظر من را جلب کرد و آن ویژگیهای لازم را برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب و به خصوص نسل زد را داشت و دوستان سازمان اوج پیشنهاد ساخت این اثر را دادند و ما برای ساخت اقدام کردیم.
فیلمنامه اول چه ویژگیهایی داشت که نتوانست نظر شما را به خود جلب کند؟
به نظر من آن فیلمنامه تحت تأثیر فضای فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» نوشته شده بود و محوریت فیلمنامه بر پایه ملودرام بود. تلقی من این بود که بعد از فیلم «موقعیت مهدی» ساخت فیلمی در همان حال و هوا تکرار مکررات است و آن فیلمنامه ارزش افزودهای نسبت به این اثر نداشت.
به نظر من عملیات خیبر در زندگی شهید زینالدین برهه مهمتر و دراماتیکتری است و بهتر میدانستم که ما به همین برهه بپردازیم و آن را به روایتی اپیزودیک از زندگی شهید زینالدین ترجیح میدادم. مسئله اول و آخر من به عنوان تهیهکننده، فیلمنامه است و چون فیلمنامه اول آن اثرگذاری و ویژگی ماندگاری را نداشت ترجیح دادیم که صبر کنیم و فیلمنامه دیگری را برای ساخت آماده کنیم.
به نسل زد اشاره کردید. «مجنون» چه ویژگیهایی دارد که فکر میکنید میتواند با این نسل ارتباط برقرار کند؟ به طور کل سینمای دفاع مقدس امروز میتواند برای نسل زد جذاب باشد؟
تجربیاتی که در سالهای اخیر از مواجهه نسل جدید با آثار جنگی داشتیم ما را به این نتیجه میرساند که اگر اثر جنگی کیفیت لازم را داشته باشد این ارتباط قطعاً برقرار خواهد شد. فیلمهایی مثل «۱۹۱۷» یا «سهتیغ ارهای» مل گیبسن، فیلمهایی جنگی هستند که نسل جدید آنها را دوست دارد و از این آثار استقبال کرده است.
به نظر من اگر ما در قصه، پروداکشن و تولید استانداردهای لازم را مدنظر قرار دهیم و اثری باکیفیت تولید کنیم نسل جدید قطعاً با قهرمانی که از جنس خودش است ارتباط برقرار خواهد کرد. در همین چند روز که «مجنون» اکران شده، شاهد هستیم که بخش عمده مخاطبان جوان این فیلم نظر مثبتی نسبت به آن دارند.
جوانان با آن دوره که ما درگیر جنگ هشت ساله بودیم، آشنایی چندانی ندارند و تصویر مخدوشی در ذهنشان شکل گرفته که آن دوران را ناشناخته کرده است. در صحبتهایی که با برخی مخاطبان فیلم داشتم، میگفتند که ما آدمهای آن دوران را نمیشناختیم و نمیدانستیم که چنین افرادی بودند و اینچنین جان را خود را فدای کشور کردهاند. دلیل این ناشناخته ماندن به نظر من کمکاری ما است، ما آن دوران را روایت نکردیم یا اگر هم دست به روایت آن دوران زدیم، این کار را به خوبی انجام ندادیم و این افراد ناشناخته ماندند در حالیکه اگر ما قهرمانان خودمان را به خوبی به مخاطب معرفی کنیم، جوانان نسل زد هم با توجه به اینکه این افراد را از جنس خودشان میبینند با آنها ارتباط برقرار میکنند. قهرمان قصه ما پا روی زمین دارد، ما اصرار داشتیم که تصویری فرازمینی از قهرمان «مجنون» نسازیم؛ مهدی زینالدین این فیلم فردی است که مثل همه ما دغدغه خانواده دارد، برخی مواقع ناامید و مستأصل یا عصبانی میشود. ما قهرمانی را روی پرده سینما به تصویر کشیدیم که مخاطب او را شبیه خودش میبیند و با وجود این شباهت اسطوره شده است، بنابراین میتواند به این نتیجه برسد که من هم میتوانم چنین موقعیتی را تجربه کنم و به این جایگاه برسم و فرد موثری شوم.
ما قطعاً با ادبیات دهه ۶۰ نمیتوانیم با جوانان امروز ارتباط برقرار کنیم. اصلیترین مسئله در ساخت فیلم این است که شما بتوانید اثری قابل دیدن خلق کنید تا امکان انتقال پیام وجود داشته باشد. هر نوع پیام و محتوایی اعم از محتوای اخلاقی یا ایدئولوژیک باید در لایههای دوم و سوم اثر مستتر باشد، برای انتقال مفهوم نیازی به شعار دادن نیست، اگر حرفتان درست و منطقی باشد و آن را در ساختار مناسبی ارائه دهید هر مخاطبی میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
«مجنون» چه مضمونی را دنبال میکند؟
حرف اصلی این فیلم این است که همه ما فارغ از هر نوع نگاه و هر نوع مدل رفتار و نگرشهای سیاسی وقتی کشورمان ایران مورد حمله بیگانه قرار میگیرد اختلافات برایمان بیمعنا میشود. ما این واقعیت را در جنگ دوازده روزه اخیر با رژیم صهیونیستی شاهد بودیم و حتی سیاسیون کشور هم این رفتار را در جامعه ایران پیشبینی نکرده بودند اما مردم ایران پای کشورشان ایستادند و در روزهای جنگ کنار هم بودند، در خانههایشان را باز گذاشتند تا کسانی که بیشتر در خطر جنگ هستند را در کنار خود بپذیرند و به طور کل مردم در این مدت با هم مهربانتر از همیشه بودند.
این رفتار را دشمنان ما هم پیشبینی نکرده بودند اما واقعیت این است که اساساً ایرانیها ملت متفاوتی هستند، با همه جای دنیا تفاوت دارند و برای پرداختن به رفتارهای آنها نباید از فرمولهای رایج استفاده کرد. در بسیاری از بحرانهای مشابه که در کشورهای مختلف رخ داده، شاهد هستیم که مردم آن کشورها اصلاً شبیه مردم ایران رفتار نکردند و بعضاً هر کس فقط به فکر خودش بود. ما به این مضمون در «مجنون» توجه ویژهای داشتیم و همانطور که میبینید در این فیلم شخصیتهای فرعی هر کدام از یک طبقه اجتماعی و با تفکرات و اخلاقیات مختلف هستند.
با توجه به اینکه کشور ایران به تازگی یک جنگ دوازده روزه را تجربه کرده، نظرتان درباره اکران «مجنون» در این برهه زمانی چیست؟
من از همه کسانیکه در این دو سال جلوی پای ما سنگ انداختند تا اکران «مجنون» به این زمان موکول شود، تشکر میکنم. به نظرم این لطف خدا و نگاه ویژه شهید زینالدین بود که این فیلم در مناسبترین و بهترین زمان ممکن اکران شود.
ما در دوره تاریخی خاصی هستیم و جنگ هشت ساله ما با عراق هم دوره خاصی بود. برای مردم ایران فرقی ندارد که چه کسی به خاکشان تجاوز میکند، اگر حزب بعث باشد یا اسرائیل یا حتی وضعیتی مثل اشغال کشور در جنگ جهانی اول باشد، در برابر بیگانه میایستند و در هر زمانی ایرانیها نشان دادهاند که نسلهای مختلف عاشق کشورشان هستند و ما با روایت این عشق میتوانیم از آن محافظت کنیم.
ما در تاریخمان قهرمانهایی داریم که در این برهههای زمانی باید از آنها یاد کنیم؛ افرادی چون رئیسعلی دلواری، باقرخان، ستارخان تا شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای جنگ اخیر همگی قهرمانانی هستند که قلبشان عاشقانه برای این کشور میتپید و از بهترین فرصتهای حرفهای خود برای داشتن یک زندگی آرام و بیدردسر دست کشیدند و در برابر دشمن ایستادند. هویت ما به ایرانی بودنمان است و وقتی ایرانی بودن را از دست بدهیم دیگر هیچ هویتی نداریم و اگر امروز این هویت حفظ شده ما مدیون این قهرمانان هستیم.
به نظر من اگر امروز طیفها و طبقاتی از جامعه از قهرمانان ما فاصله گرفتهاند دلیلش این است که ما آنها روایت نکردیم تا شناخته شوند. کسی نمیداند که شهید مهدی زینالدین رتبه ششم کنکور پزشکی بوده و پذیرش دانشگاه سوربن فرانسه را داشته اما انتخاب کرده که خودش را فدای این کشور کند و حتی برادرش هم به همین شکل خود را فدای ایران کرد. کسانیکه در سالهای جنگ هشت ساله با عراق مقابل دشمن ایستادند افرادی نخبه بودند که پیروزیهای ما در جبهههای جنگ هم مدیون نبوغ، هوش و ذکاوت این افراد است.
نسبت به آثار دفاع مقدسی سینما امروز در ذهنیت نسل جدید (یا همان نسل زد) یک نوع بدبینی به وجود آمده که پیش از دیدن فیلم، آن را اثری تبلیغی و یک نوع پروپاگاندا برای تبلیغ برخی مفاهیم میداند. این بدبینی چطور شکل گرفته و چطور میتوان آن را از بین برد؟
دلیل بدبینی شکل گرفته تنها مربوط به سینما نیست و اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در کشور ما رخ داده از اصلیترین عوامل شکلگیری بدبینیهاست. وقتی در کشور ما اختلاس بزرگی رخ میدهد که نشاندهنده وجود نوعی فساد در بین برخی مسئولان کشور است، مطمئناً این اتفاق بر روان جامعه و نگاه آن تأثیر میگذارد و به راحتی موجب بدبینی میشود و این بدبینی را با خود به سینما هم میآورد. از طرفی در سینما هم آثاری تولید شده که نتوانسته توقعات را برآورده کند.
وقتی دانشجوی سینما بودیم اولین درس ما این بود که نباید قبل از دیدن فیلم، آن را قضاوت کنیم. قضاوت درباره فیلم باید پس از مواجهه با آن باشد و متأسفانه در این سالها آنقدر فیلم شعاری و در راستای تبلیغات و پروپاگاندا در این ژانر ساخته شده که هر فیلم دفاع مقدسی این ذهنیت را در مخاطب ایجاد میکند که احتمالاً قرار است چیزی با این فیلم تبلیغ شود درحالیکه نباید فراموش کنیم در بین این آثار، فیلمهایی هم بودند که آثار واقعاً دیدنی و باکیفیتی بودند؛ در این سالها فیلمهایی مثل «تنگه ابوقریب» و «موقعیت مهدی» ساخته شده که واقعاً آثاری قابل دفاع هستند.
من فکر میکنم مخاطبان «مجنون» اگر به دیدن این اثر بیایند متوجه میشوند که «مجنون» جدا از آن جریان تبلیغاتی و پروپاگاندایی است. خوشبختانه در این مدت مخاطبانی که از سالن سینما بیرون میآمدند معمولاً توقعاتشان برآورده شده و بر این نکته تأکید دارند که فیلمی جذاب دیدهاند. امیدوارم همه مخاطبان سینما همینطور قضاوت کنند، به دیدن فیلم بیایند و بعد درباره اینکه «مجنون» اثری شعاری یا پروپاگاندایی است قضاوت کنند. ما در ساخت این فیلم تمام تلاش خود را به کار بردیم که از هر شعاری پرهیز کنیم و چیزی خارج از فیلم را به آن الصاق نکنیم. ما حتی بخشهایی از فیلم را که احساس میکردیم ممکن است کمی حالت شعاری داشته باشد را حذف کردیم. برای ما اولویت اصلی فیلم با کیفیت ساختن بود و مفهوم اثر در لایههای بعدی آن گنجانده شده است.
ارسال نظر